دلم برای کسی تنگ است
که آفتاب صداقت را
به میهمانی گل های باغ می آورد
وگیسوان بلندش را
- به بادها می داد
و دست های سپیدش را
- به آب می بخشید
دلم برای کسی تنگ است
که آن دونرگس جادو را
به عمق آبی دریای واژگون می دوخت
و شعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند
دلم برای کسی تنگ است
که همچو کودک معصومی
دلش برای دلم می سوخت
و مهربانی خود را
- نثار من می کرد
دلم برای کسی تنگ است
که تا شمال ترین شمال
و در جنوب ترین جنوب
- درهمه حال
همیشه در همه جا
- آه با که بتوان گفت
که بود با من و
- پیوسته نیز بی من بود
و کار من زفراقش فغان و شیون بود
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
کسی ...
- دگر کافی ست
شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان
دلم برای کسی تنگ است
برای کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
کسی که....
.
.
ممنون رضا
وقتتان بشادی
گویی شعرها زنده شدند ، و ما احساس را تماشا می کنیم ..
تبریک ، بخاطر صدا گرم و زیبایتان @};-
سرفراز باشید ..@};-
زنده باشید
عالی
همه چی عالی و تحسین برانگیز.
صدا ی گرم و پر از طنین در کنار موسیقی مناسب و محتوای شعر فضا رو بشدت عاشقانه کرده.