پاییزی ام بهار چه دارد برای من ؟
عید تو را چه رابطه ای با عزای من؟
با صد بهار نیز گلی وا نمی شود
در ساقه های بی ثمر دست های من
آری بهار خود نه که نام بهار نیز
دیگر نمی زند در ویرانسرای من
جز رنج خستگی و شکنج شکستگی
چیزی نبود ماحصل و ماجرای من
¤¤¤
ای سنگ روزگار ! شکستی مرا ولی
انصاف را نبود شکستن سزای من
شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان
چه غمی داشته زنده یاد منزوی وچه دردی داری تو،توی این صدا ،وچه حس عجیبی میده به آدم این شعر همه دست به دست هم میدن تا یه کار به یاد موندنی بشه درود برتو
دوست دار تو نریمان
خیلیییی فوق العادست.......
هروقت دکلمه های شما رو گوش میدم گریه م میگیره....
شما خیلی فوق العاده هستین....
صداتون بی نظیرههههههه........
خیلیییییییی دوستون دارم..........
مرسی از لطفت
هان؟