در فراسوی مرزهای تنت تو را دوست میدارم.
آینه ها و شب پره های مشتاق را به من بده
روشنی و شراب را
آسمان بلند و کمان گشاده ی پل
پرنده ها و قوس و قزح را به من بده
و راه آخرین را
در پرده ای که می زنی مکرر کن.
در فراسوی مرزهای تن ام
تو را دوست می دارم.
در آن دور دست بعید
که رسالت اندامها پایان میپذیرد.
و شعله و شور تپش ها و خواهش ها
به تمامی
فرو می نشیند٬
و هر معنا قالب لفظ را وامیگذارد
چنان چون روحی
که جسد را در پایان سفر٬
تا به هجوم کرکس های پایانش وانهد...
در فراسوهای عشق٬
تو را دوست میدارم
در فراسوهای پرده و رنگ.
در فراسوهای پیکرهایمان
با من وعده ی دیداری بده...
شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان
دانلود دکلمه
حقیقتا اینقدر این شعر و دکلمه اش اثر داشت ، روی دکلمه تون چندین بار دکلمه کردم این شعر بی نهایت و...
می خواستم ضبط کنم ، نشد ! اگه بشه روزی حتما مزه مزه اش می کنم با موسیقی !
معرکه بود..
مرسی......مثه همیشه فوق العاده و عالییییییییییی
)):
نگرانمون کردید ! عادت به اینهمه سکوت یجا نداریم!!!
نکنه منتظرید ما براتون دکلمه کنیم شما کامنت بذارید؟
چرا که نه ؟ من شنونده خوبی هستم
بسیار زیباست ...
بنده هم این پست را دارم.
لطف فرموده سری بزنید.
تشکر.
مایلم ای صوت را با صدای شما داشته باشم
لطف می کنید کد آنرا برایم بگذارید؟
تشکر
تمنا دارم این آهنگ تان را برایم ارسال کنید.
تشکر.
http://gigpars.com/upload/2ac7_dar_farasoye-rezaa.mp3
در ادرس بالا میتونید دانلود کنید مستقیم
بسیار زیبا
پله پله می روم از فرش تا عرش خدا…
وَه چه حالی دارد این روحی که از تن شد
هزار بار دوسش داشتم
همه جسمم میشود 50 کیلو اما عجب قدرتی دارد این 50 کیلو
روزی که روحم آزاد شود و جسمم خوراک کرکسها ...
وه چه حالی دارد این روحی که از تن شد جدا
بسیار عالی و زیباست . یاد استاد م بامداد احمد شاملو بخیر
باشه .
حیف و هزار افسوس که در مملکتمون به این راحتی از بین می روند و ما در حسرت آنها سالها در ماتم از دست دادنشان
به غم بنشینیم.به امید روزی که ایران از دروغ و جهل و تعصب رهایی پیدا کنه.
فوق العاده