زخم آنچنان بزن که به رستم شغاد زد
زخمی که حیله بر جگر اعتماد زد
باور نمی کنم به من این زخم بسته را
با چشم باز آن نگه خانه زاد زد
با اینکه در زمانه ی بیداد می توان
سر را به چاه صبر فرو برد و داد زد
یا می توان که سیلی فریاد خویش را
با کینه ای گداخته بر گوش باد زد
گاهی نمی توان به خدا حرف درد رابا خود نگاه داشت و روز معاد زد
شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان
سلام رضا جان
خیلی خوب بود (شعر بهمنی). از قبل با طمانینه تر و با حوصله تر بود. آفرین رفیق
قربونت علی جان