"نشد که زندگی ام را کمی تکان بدهی
نخواستی سر این عشق امتحان بدهی
نخواستی که بمانی و دردهای مرا
فقط یکی دو سه سالی به دیگران بدهی
قرار بود همین روزها به هم برسیم
قرار بود تو بابا شوی و نان بدهی
نگو که آمده بودی سری به من بزنی
و بعد بگذری و دل به این و آن بدهی
نگو از اول این راه عاشقم نشدی
نگو که آمده بودی خودی نشان بدهی
گناه فاصله ها را به پای من زدی و...
نخواستی به تن خسته ام زمان بدهی
چه اتفاق غریبی ست اینکه دل بکند
کسی که حاضری آسان براش جان بدهی
نشسته ام سر سجاده رو به روی تو بازهنوز منتظرم در دلم اذان بدهی.....
شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان
عالی بود استاد...سپاس
اصلا پیکو فایل دانلودنمیکنه حیفه من میخواستم صداتونوداشته باشم لطفا یه کاریش بکنیدسریعترمن عاشق دکلمه هستم
درست میشه گاهی همینجوریه
خواهش میکنم این سرورروعوض کنید پیکوفایل دانلودنمیکنه این شعرهم خیلی زیباس نانوکام بذارید این دانلودنمیشه .چرادیربه دیرمیاید
چه سایتی؟