دکلمه های رضا پیربادیان

دکلمه های رضا پیربادیان

Email: pirbadian@gmail.com
دکلمه های رضا پیربادیان

دکلمه های رضا پیربادیان

Email: pirbadian@gmail.com

ﺗَﻪ ﺍُﺗُﻮﺑﻮﺱ، ﺁﻥ ﺻَﻨﺪَﻟﯽ ﺁﺧَﺮ، ﮐِﻨﺎﺭِ ﺷﯿﺸﻪ-پریسا زابلی پور-دکلمه رضا پیربادیان

ﺗَﻪ ﺍُﺗُﻮﺑﻮﺱ، ﺁﻥ ﺻَﻨﺪَﻟﯽ ﺁﺧَﺮ، ﮐِﻨﺎﺭِ ﺷﯿﺸﻪ
ﺑِﻬﺘَﺮﯾﻦ ﺟﺎﯼِ ﺩُﻧﯿﺎﺳﺖ
ﺑَﺮﺍﯼ ﺁﻧﮑﻪ ﻣُﭽﺎﻟﻪ ﺷَﻮﯼ ﺩَﺭ ﺧُﻮﺩَﺕ
ﺳَﺮَﺕ ﺭﺍ ﺑِﭽَﺴﺒﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﻭ
ﺯُﻝ ﺑِﺰَﻧﯽ ﺑﻪ ﯾِﮏ ﺟﺎﯼِ ﺩﻭﺭ
ﻭ ﻓِﮑﺮ ﮐُﻨﯽ ﺑﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ...
ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﮐﻪ ﺁﺯﺍﺭَﺕ ﻣﯿﺪَﻫَﺪ ...
ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﭼِﺸﻤﻬﺎﯾَﺖ ﺧﯿﺲ ﺷَﻮﺩ، ﺍَﺯﺣُﻀُﻮﺭِ ﭘُﺮ ﺭَﻧﮓِ
ﯾِﮏ ﺧﯿﺎﻝ
ﻭ ﯾﺎﺩَﺕ ﺑِﺮَﻭَﺩ ﻣَﻘﺼَﺪَﺕ ﮐُﺠﺎﺳﺖ
ﻭ ﺩِﻟَﺖ ﺑِﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﺩُﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﮤ ﻫَﻤﯿﻦ ﮔﻮﺷﻪ ﯼ
ﺍُﺗﻮﺑﻮﺱ
ﮐُﻮﭼَﮏ ﺷَﻮَﺩ ... ﻭَ ﺩِﻧﺞ ﻭ ﺗَﻨﻬﺎ ...
ﻭ ﺁﻩ ﺑِﮑِﺸﯽ ﺍﺯ ﯾﺎﺩﺁﻭَﺭﯼ ﺣِﻤﺎﻗَﺖ ﻫﺎﯼِ ﻋﺎﺷِﻘﺎﻧﻪ ﺍﺕ ...
ﺷﯿﺸﻪ ﺑُﺨﺎﺭ ﺑِﮕﯿﺮَﺩ ﻭَ
ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍَﻧﮕُﺸﺖ ﺑِﻨِﻮﯾﺴﯽ " ﺁﯾَﻨﺪﻩ "
ﻭ ﺩِﻟَﺖ ﺑِﮕﯿﺮَﺩ ﺍَﺯ ﺗَﺼَﻮﺭَﺵ ...
ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﭼِﺸﻤﻬﺎﯾَﺖ ﺭﺍ ﺑِﺒَﻨﺪﯼ

ﻭ ﺗﺎ ﺁﺧَﺮﯾﻦ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﺩَﺭﺧُﻮﺩَﺕ ﮔِﺮﯾﻪ ﮐُﻨﯽ ...

شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان


دانلود دکلمه

نظرات 3 + ارسال نظر
سارا اسماعیلی شنبه 28 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 01:17

چند بار نوشتم و دوباره پاک کردم . ...
نمی دونستم چی می خوام بگم اصلا اما
وقتی ساعت های پیوسته صدای شما توی گوشم هست گاهی دلم می خواد با این صدای وهم آلود حرف بزنم . یاد فیلم herافتادم ....
به هر ترتیب ممنون برای زحمتی که می کشید . برای انتخاب های بسیار خوبتون و صدای بی نهایت گرم تون .
حتما خودتون ازش لذت می برید ،اما می خوام بدونید لذت بسیاری رو نصیب ما می کنید و برای این همه عشقی که بی منت به دنیا پراکنده می کنید از شما متشکرم . و آرزو می کنم دنیا هم به شما عشق پاک و وسیع عطا کنه .
چرا که اعتقاد دارم عشق در پی خودش همه ی خوبی ها رو بهمراه میاره .
سپاس و درود بیکران .

مرسی
زنده باشی

سارا اسماعیلی یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 10:48

ماه در اوج آسمان می رود
و ما در گوشه ای از شب
همچنان به گفت و گوی دست ها
گوش فرا داده ایم و ساکتیم
ودر چشم های هم یکدیگر را می خوانیم
و در چشم های هم یکدیگر را می بخشیم .
و من همه ی دنیا را در چشم او می بینم
و او همه دنیا را در چشم من می بیند
و ما در چشم های هم ساکتیم
ودر چشم های هم می شنویم .
و در چشم های هم یکدیگر را می شناسیم
یکدیگر را می بینیم .
و چشم در چشم هم
و گوش به زمزمه ی لطیف و مهربان دست ها خاموشیم .
و ماه در اوج آسمان می رود .
علی شریعتی . زندان قزل قلعه 1343


ممنون

زرتین چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 11:26

عااااالی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد