مادل سپرده ایم به گریه برای هم
باران به جای من .من وباران به جای هم
ابری گریست در من ودر وی گریستم
تادم زنیم دم زدنی در هوای هم
ماتاب خورده ایم که ما قد کشیده ایم
گهواره های چابک مان دست های هم
باری به پایبندی هم پیر می شویم
تاپیرمی شوند درختان به پای هم
غم نیست نیستن که همه در تداومیم
چون ابتدای یک دگر از انتهای هم
تنها صداست انچه در این راه ماندنی استخوش باد زنده ماندن مان در صدای هم
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
عالی بود
از یک مثنوی بلند:
مریم پاک و تنهای شرقی!
ای عروس غزلهای شرقی!
رفته در هاله ی خواب و رؤیا
خفته در سایه ی نیروانا
مانده در ساحل بی پناهی
نیمی از آدم و نیم ماهی
ای شکوه بلند اهورا
آه… سارای غمگین بودا
آسمان در نگاه تو خندید
عطر سیب از گلویت تراوید
برق تند نگاه تو، الماس
رنگ سرخ لبان تو، گیلاس
چشم هایت دو دریای پُر راز
مثل ایجاز در اوج اعجاز
ای سراپای ماهت دو بیتی
ای نگاهت، نگاهت دو بیتی
ای بلندای بالا بلایم
من به چشمان تو مبتلایم
با همین واژه های زمینی
ای حمیرای من، کلّمینی!
دکتریدالله گودرزی