دکلمه های رضا پیربادیان

دکلمه های رضا پیربادیان

Email: pirbadian@gmail.com
دکلمه های رضا پیربادیان

دکلمه های رضا پیربادیان

Email: pirbadian@gmail.com

هر که دلارام دید از دلش آرام رفت-سعدی-دکلمه رضا پیربادیان

هر که دلارام دید از دلش آرام رفت

چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت

یاد تو می‌رفت و ما عاشق و بیدل بدیم

پرده برانداختی کار به اتمام رفت

ماه نتابد به روز چیست که در خانه تافت

سرو نروید به بام کیست که بر بام رفت

مشعله‌ای برفروخت پرتو خورشید عشق

خرمن خاصان بسوخت خانگه عام رفت

عارف مجموع را در پس دیوار صبر

طاقت صبرش نبود ننگ شد و نام رفت

گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی

حاصل عمر آن دمست باقی ایام رفت

هر که هوایی نپخت یا به فراقی نسوخت

آخر عمر از جهان چون برود خام رفت

ما قدم از سر کنیم در طلب دوستان

راه به جایی نبرد هر که به اقدام رفت

همت سعدی به عشق میل نکردی ولی

می چو فرو شد به کام عقل به ناکام رفت




دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان


نیایش کیخسرو-فردوسی-دکلمه رضا پیربادیان

بپوشید پس جامة نو سپید
نیایش کنان رفت دل پر امید


بیامد خرامان به جای نماز
همی گفت با داور پاک راز

همی گفت کای برتر از جان پاک
برآرنده ی آتش از تیره خاک

مرا بین و چندی خرد ده مرا
هم اندیشة نیک و بد ده مرا

ترا تا بباشم نیایش کنم
بدین نیکوی ها فزایش کنم


بیامرز، رفته گناه مرا
ز کژی بکش دستگاه مرا

بگردان ز جانم بَد روزگار
همان چاره ی دیو آموزگار

بدان تا چو کاووس و ضحاک و جم
نگیرد هوا بر روانم ستم


چو بر من بپوشد درِ راستی
به نیرو شود کژّی و کاستی

بگردان ز من دیو را دستگاه
بدان تا ندارد روانم تباه

نگهدار بر من همین راه و سان
روانم بدان جای نیکان رسان



دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان

چون سنگ‌ها صدای مرا گوش می‌کنی-فروغ فرخزاد-دکلمه پیربادیان

چون سنگ‌ها صدای مرا گوش می‌کنی
سنگی و ناشنیده فراموش می‌کنی

رگبار نوبهاری و خواب دریچه را
از ضربه‌های وسوسه مغشوش می‌کنی

دست مرا که ساقهٔ سبز نوازش است
با برگ‌های مرده هم‌آغوش می‌کنی

گمراه‌تر ز روح شرابی و دیده را
در شعله می‌نشانی و مدهوش می‌کنی

ای ماهی طلایی مرداب خون من
خوش باد مستی‌ات که مرا نوش می‌کنی

تو درهٔ بنفش غروبی که روز را
بر سینه می‌فشاری و خاموش می‌کنی

در سایه‌ها فروغ تو بنشست و رنگ باخت

او را به سایه از چه سیه‌پوش می‌کنی؟




دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان

جز همین دربدر دشت و صحاری بودن-حسین منزوی-دکلمه رضا پیربادیان

جز همین دربدر دشت و صحاری بودن

ما به جایی نرسیدیم، زِ جاری بودن

چالشت چیست که تقدیر تو هم، زین دو یکی است

از کبوتر شدن و بازِ شکاری بودن

دوست‌خواهی است به تعبیر تو، یا خودخواهی

در قفس، عاشقِ آوازِ قناری بودن؟

چه نشانی است به جز داغ خیانت به جبین

این یهودا صفتان را، زحواری بودن

***

مرهمی، زندگی‌ام، زخمی اگر، مرگ‌ام باش

که به هر کار خوشا، یکسره کاری بودن

گر خزان این همه رنگین و اگرمرگ اینست،

دل کَند گُل به تمامی زِ بهاری بودن

***

عشق را دیده و نشناخت تُرنج از دستش

آنکه می‌خواست زِ هر وسوسه عاری بودن

باز«بودن» و«نبودن» ؟ اگر اینست سؤال

همچنان«بودن» اگر با توام. آری، بودن!

دل من! دشت پر از آهوکان شد، تا چند

تو و در حلقهٔ یک یاد، حصاری بودن؟

آتشِ عشقی از امروز بتابان، تا کی،

زیرِ خاکسترِ پیراری و پاری بودن.





دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان


بیا که در غم عشقت مشوشم بی‌تو-سعدی-دکلمه رضا پیربادیان

بیا که در غم عشقت مشوشم بی‌تو

بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی‌تو


شب از فراق تو می‌نالم ای پری‌رخسار

چو روز گردد گویی در آتشم بی‌تو


دمی تو شربت وصلم نداده‌ای جانا

همیشه زهر فراقت همی چِشَم بی‌تو


اگر تو با من مسکین چنین کنی جانا

دو پایم از دو جهان نیز درکشم بی‌تو


پیام دادم و گفتم بیا خوشم می‌دار

جواب دادی و گفتی که من خوشم بی‌تو




دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان