و همین درد مرا سخت میآزارد!
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
میان من و تنهایی ام
ابتدا
دستان تو بود
سپس درب ها تا به آخر
گشوده شدند
سپس صورت ات
چشم ها و لب هایت
و بعد تمام ِ تو
پشت سر هم آمدند
میان من و تو
حصاری از جسارت تنیده شد
تو
شرمساری ت را از تن ات
بیرون آورده و
به دیوار آویختی
من هم تمام قانون ها را
روی میز گذاشتم
آری..
همه چیز ابتدا این گونه آغاز شد.
ترجمه از : سیامک تقی زاده
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
مردی که مهر را از برق افتاب نگاهت ربوده است
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
میکشاندم به سمت ژرفا
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
من نیز در روزگار آمدنت هستم؟
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
آنچه دستت داده ام نامش دل است افسار نه...!
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
تویی تنها که می خوانی
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
بعدِ تو حسرت دنیا به دلم می ماند...
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
تو را نمی بینم؟!
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
همه ی شادی هایم در یک لبخند تو خلاصه می شود؛ و کافی است که تو قیافه ناشادی بگیری تا من همه ی شادی ها و خوش بختی های دنیا را در خطوط درهم فشرده ی آن، -چهره ای که خدا می داند چقدر دوستش می دارم- گم کنم!
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان