Email: pirbadian@gmail.com
سهشنبه 7 فروردینماه سال 1397
با توام ای ماه پاره -سیمین بهبهانی-دکلمه رضا پیربادیان
با توام ای ماه پاره ،چشم و ابرویت کجاست ؟
باد میآید به سویت، رقص گیسویت ، کجاست؟
آن تبسّمهای شیرین، آن نگاه آتشین
آن همه نازک خیالیهای ابرویت ،کجاست؟
بعد از این ، در زیر بالم ، لانه دارد آسمان
راستی ای آسمان ، خیل پرستویت کجاست؟
ناگهان در کوچههای دل ،کسی فریاد زد
وعدهگاه دوستی ، انفاس شببویت ،کجاست؟
زخم دارم ، بیشمار از دوستانی ، ناشکیب
ای رفیق مانده در دل، نوشدارویت ،کجاست؟
گفتم امشب تا سحر ، خاموش باشم، ماه گفتذکرلاحول و لایت ، بانگ هوهو یت ،کجاست؟
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
دوشنبه 27 شهریورماه سال 1396
سخن دیگر نگفتی , ای سخن پرداز خاموشم-سیمین بهبهانی-دکلمه رضا پیربادیان
سخن دیگر نگفتی , ای سخن پرداز خاموشم
فراموشت نمی کردم , چرا کردی فراموشم ؟
ز سردی های خاک تیره , آغوشت چه می جویند ؟
چه بد دیدی , چه بد دیدی ز گرمی های آغوشم ؟
نه چشم بسته بگشایی , نه راه رفته باز آیی
به مرگت بار تنهایی چه سنگین است بر دوشم
به جز در دیده ام , کی می پسندیدی سیاهی را ؟
نمی بینی مگر اکنون که سر تا پا سیه پوشم ؟
تو آگه کردی از لفظم , تو ساغر دادی از شعرم
به دلخواه تو می گویم, به فرمان تو می نوشم
نه با هوشم , نه بیهوشم , نه گریانم , نه خاموشم
همین دانم که می سوزم , همین دانم که می جوشم
پریشانم , پریشانم , چه می گویم ؟ نمیدانمز سودای تو حیرانم , چرا کردی فراموشم ؟
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
سهشنبه 5 بهمنماه سال 1395
ﺑﺪﻩ ﺁﻥ ﻗﻮﻃﯽ ﺳﺮﺧﺎﺏ ﻣﺮﺍ-سیمین بهبهانی-دکلمه رضا پیربادیان
ﺑﺪﻩ ﺁﻥ ﻗﻮﻃﯽ ﺳﺮﺧﺎﺏ ﻣﺮﺍ
ﺗﺎ ﺯﻧﻢ ﺭﻧﮓ ﺑﻪ ﺑﯽ ﺭﻧﮕﯽ ِ ﺧﻮﯾﺶ
ﺑﺪﻩ ﺁﻥ ﺭﻭﻏﻦ ، ﺗﺎ ﺗﺎﺯﻩ ﮐﻨﻢ
ﭼﻬﺮﻩ ﭘﮋﻣﺮﺩﻩ ﺯ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺧﻮﯾﺶ
ﺑﺪﻩ ﺁﻥ ﻋﻄﺮ ﮐﻪ ﻣﺸﮑﯿﻦ ﺳﺎﺯﻡ
ﮔﯿﺴﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﻭ ﺑﺮﯾﺰﻡ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ
ﺑﺪﻩ ﺁﻥ ﺟﺎﻣﻪ ﯼ ﺗﻨﮕﻢ ﮐﻪ ﮐﺴﺎﻥ
ﺗﻨﮓ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ
ﺑﺪﻩ ﺁﻥ ﺗﻮﺭ ﮐﻪ ﻋﺮﯾﺎﻧﯽ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﺧَﻤَﺶ ﺟﻠﻮﻩ ﺩﻭ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺑﺨﺸﻢ
ﻫﻮﺱ ﺍﻧﮕﯿﺰﯼ ﻭ ﺁﺷﻮﺑﮕﺮﯼ
ﺑﻪ ﺳﺮ ﻭ ﺳﯿﻨﻪ ﻭ ﭘﺴﺘﺎﻥ ﺑﺨﺸﻢ
ﺑﺪﻩ ﺁﻥ ﺟﺎﻡ ﮐﻪ ﺳﺮﻣﺴﺖ ﺷﻮﻡ
ﺑﻪ ﺳﯿﻪ ﺑﺨﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﻧﻢ :
ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﻧﺎﺷﺎﺩ ﻏﻤﯿﻦ
ﭼﻬﺮﻩ ﯾﯽ ﺷﺎﺩ ﻭ ﻓﺮﯾﺒﻨﺪﻩ ﺯﻧﻢ
ﻭﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﻤﻨﻔﺲ ﺩﯾﺸﺐ ﻣﻦ -
ﭼﻪ ﺭﻭﺍﻧﮑﺎﻩ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﻔﺮﺳﺎ ﺑﻮﺩ
ﻟﯿﮏ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ ، ﮔﻔﺘﻢ :
ﮐﺲ ﻧﺪﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ !
ﻭﺍﻥ ﺩﮔﺮ ﻫﻤﺴﺮ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺷﺐ ﭘﯿﺶ
ﺍﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﻡ ﮐﺮﺩ :
ﺁﻧﭽﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ، ﺍﮔﺮ ﺻﺪ ﻣﯽ ﺷﺪ
ﺩﺭﺩ ، ﺯﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺯﺍﺭﻡ ﮐﺮﺩ .
ﭘُﺮ ﮐﺲ ﺑﯽ ﮐﺴﻢ ﻭ ﺯﯾﻦ ﯾﺎﺭﺍﻥ
ﻏﻤﮕﺴﺎﺭﯼ ﻭ ﻫﻮﺍﺧﻮﺍﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﻻﻑ ﺩﻟﺠﻮﯾﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﻧﻨﺪ
ﻟﯿﮏ ﺟﺰ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﻧﻪ ﻣﺮﺍ ﻫﻤﺴﺮ ﻭ ﻫﻢ ﺑﺎﻟﯿﻨﯽ
ﮐﻪ ﮐﺸﺪ ﺩﺳﺖ ﻭﻓﺎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﻦ
ﻧﻪ ﻣﺮﺍ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻭ ﺩﻟﺒﻨﺪﯼ
ﮐﻪ ﺑﺮﺩ ﺯﻧﮓ ﻏﻢ ﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻦ
ﺁﻩ ، ﺍﯾﻦ ﮐﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﯽ ﮐﻮﺑﺪ ؟
ﻫﻤﺴﺮ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ !
ﻭﺍﯼ ، ﺍﯼ ﻏﻢ ، ﺯ ﺩﻟﻢ ﺩﺳﺖ ﺑﮑﺶ
ﮐﺎﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﺷﺎﺩﯼ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺑﺎﯾﺪ !
ﻟﺐ ﻣﻦ - ﺍﯼ ﻟﺐ ﻧﯿﺮﻧﮓ ﻓﺮﻭﺵ -
ﺑﺮ ﻏﻤﻢ ﭘﺮﺩﻩ ﯾﯽ ﺍﺯ ﺭﺍﺯ ﺑﮑﺶ !
ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﭼﻨﺪ ﺩﺭﻡ ﺑﯿﺶ ﺩﻫﻨﺪﺧﻨﺪﻩ ﮐﻦ ، ﺑﻮﺳﻪ ﺑﺰﻥ ، ﻧﺎﺯ ﺑﮑﺶ !
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
دوشنبه 1 آذرماه سال 1395
مرا هزار امید است و هر هزار تویی-سیمین بهبهانی-دکلمه رضا پیربادیان
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی
بهارها که ز عمرم گذشت و بیتو گذشت
چه بود غیر خزانها اگر بهار تویی
دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی
شهاب زودگذر لحظههای بوالهوسی است
ستارهای که بخندد به شام تار تویی
جهانیان همه گر تشنگان خون مناند
چه باک زانهمه دشمن چو دوستدار تویی
دلم صراحی لبریز آرزومندی ستمرا هزار امید است و هر هزار تویی
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
جمعه 12 شهریورماه سال 1395
گفتا که می بوسم تو را -سیمین بهبهانی-دکلمه رضا پیربادیان
گفتا که می بوسم تو را ، گفتم تمنا می کنم
گفتا اگر بیند کسی ، گفتم که حاشا می کنم
گفتا ز بخت بد اگر ، ناگه رقیب آید ز در
گفتم که با افسونگری ، او را ز سر وا می کنم
گفتا که تلخی های می گر نا گوار افتد مرا
گفتم که با نوش لبم ، آنرا گوارا می کنم
گفتا چه می بینی بگو ، در چشم چون آیینه ام
گفتم که من خود را در آن عریان تماشا می کنم
گفتا که از بی طاقتی دل قصد یغما می کند
گفتم که با یغما گران باری مدارا می کنم
گفتا که پیوند تو را با نقد هستی می خرم
گفتم که ارزانتر از این من با تو سودا می کنم
گفتا اگر از کوی خود روزی تو را گفتم برو
گفتم که صد سال دگر امروز و فردا می کنم
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان