دکلمه های رضا پیربادیان

دکلمه های رضا پیربادیان

Email: pirbadian@gmail.com
دکلمه های رضا پیربادیان

دکلمه های رضا پیربادیان

Email: pirbadian@gmail.com

در این سکوت خیابان بیا قدم بزنیم-امین اسد پور-دکلمه رضا پیربادیان

در این سکوت خیابان بیا قدم بزنیم

به قدر غربت انسان بیا قدم بزنیم

که پا به پای تو رفتن نهایت عشق است

که تا نهایت امکان بیاد قدم بزنیم

چقدر بی تو هوابم گرفته و ابری ست

تو ای ستاره ی پنهان بیا قدم بزنیم

من امتداد درختان بید مجنونم

در امتداد درختان بیا قدم بزنیم

اسیر چشم تو شد چشم های باران هم

تو ای نجابت باران ...بیا قدم بزنیم




دانلود


لیلا دوباره قسمت ابن السلام شد-حسین منزوی-دکلمه رضا پیربادیان


لیلا دوباره قسمت ابن السلام شد

عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد

               ▄ ▄ ▄

می شد که بدانم این خطِ سرنوشتِ من

از دفترِ کدام شبِ بسته وام شد ؟

اوّل دلم فراق تو را سرسری گرفت

وان زخمِ کوچک دلم آخر جزام شد

گلچین رسید و نوبت با من وزیدنت

دیگر تمام شد ، گل سرخم ! تمام شد

شعر من از قبیله ی خون است ، خون من ،

فواره از دلم زد و آمد کلام شد

ما خونِ تازه در تن عشقیم و عشق را

شعر من و شکوه ، تو رمزالدوام شد

               ▄ ▄ ▄

بعد از تو باز عاشقی و باز... آه نه !

این داستان به نام تو ، همین جا تمام شد





دانلود

شانه ات را دیر آوردی ســرم را بــــاد برد-حامد عسکری-دکلمه رضا پیربادیان

شانه ات را دیر آوردی ســرم را بــــاد برد

خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد

آه ای گنجشکهای مضطرب شرمنده ام

لانه ی بر شاخه هــــای لاغرم را باد برد

من بلوطی پیــر بـودم پای یک کـــوه بلند

نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد

از غزلهایم فقط خاکستری مانده بـه جا

بیت های روشن و شعله ورم را باد برد

با همین نیمه همین معمولی ساده بساز

دیــــر کردی نیمـه ی عاشق ترم را باد برد

بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت

وا نشد بدتر از آن بـــال و پـرم را بـــاد بـرد






شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان

دلم گرفته، برایم بهار بفرستید-منیژه درتومیان-دکلمه رضا پیربادیان



دلم گرفته، برایم بهار بفرستید
ز شهر کودکیم یادگار بفرستید

دلم گرفته پدر! روزگار با من نیست
دعای خیر و صدای دوتار بفرستید

اگر چه زحمتتان می‌شود ولی این بار
برای دخترک خود «قرار» بفرستید

غم از ستاره تهی کرد آسمانم را
کمی ستاره‌ی دنباله دار بفرستید

به اعتبار گذشته دو خوشه‌ی لبخند
در این زمانه‌ی بی‌اعتبار بفرستید

تمام روز و شب من پُر از زمستان است
دلم گرفته برایم بهار بفرستید





دانلود



دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان

خبر این است که من نیز کمی بد شده ام-محمد علی بهمنی-دکلمه رضا پیربادیان

خبر این است که من نیز کمی بد شده ام

اعتراف اینکه : در این شیوه سرآمد شده ام

پدرم خواست که فرزند مطیعی بشوم

شعر پیدا شد و من آنچه نباید شده ام

عشق یرخواست که شاعرتر از آنم بکند

که همان لحظه ی دیدار تو شاید شده ام

شعر و عشق این سو آن سوی صراط اند که من

چشم را بسته و از واهمه اش رد شده ام

مدعی نیستم اما هنری بهتر از این؟

که همانی که کسی حدس نمی زد شده ام

مادرم شاعری و عاشقی ام را که گریست

باورم گشت که گمگشته ی مقصد شده ام

پیرزن گر چه بهشتی ست، دعایم همه اوست

یادم انداخت که چندیست مردد شده ام

یادم انداخت زمان قید مکان را زد و رفت

منِ جامانده در این قرن زمانزد شده ام

مثل آئینه که از دیدن خود می شکند

مثل عکسم که نمی خواست بخندد شده ام

لحظه ها نیش به بلعیدن روحم زده اند

شکل آن سیب که از شاخه می افتد شده ام

همسرم حاصل جمع همه ی آینه هاست

حیف من آنچه که او یاد ندارد شده ام.





شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان


در دیگران میجوییم اما بدان ای دوست-محمد علی بهمنی-دکلمه رضا پیربادیان

در دیگران می جویی ام اما بدان ای دوست

اینسان نمی یابی ز من حتی نشان ای دوست

من در تو گم گشتم مرا در خود صدا می زن

تا پاسخم را بشنوی پژواک سان ای دوست

در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من

سردی مکن با این چنین آتش به جان ای دوست

گفتی بخوان خواندم اگر چه گوش نسپردی

حالا که لالم خواستی پس خود بخوان ای دوست

من قانعم آن بخت جاویدان نمی خواهم

گر می توانی یک نفس با من بمان ای دوست

یا نه تو هم با هر بهانه شانه خالی کن

از من من این برشانه ها بار گران ای دوست

نامهربانی را هم از تو دوست خواهم داشت

بیهوده می کوشی بمانی مهربان ای دوست

آن سان که می خواهد دلت با من بگو آری

من دوست دارم حرف دل را بر زبان ای دوست





دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان


من پاره های قلبم و در اشک جاری ام-غلامرضا شکوهی-دکلمه رضا پیربادیان



من پاره های قلبم و در اشک جاری ام
خونابه ای به وسعت یک زخم کاری ام
چون قلب دیرسال تراشیده بر درخت
تنهاترین نشانه ی یک یادگاری ام
یلدای من که ثانیه ی شوم ساعت است
ای وای بر حکایت شب زنده داری ام
زندان شیشه بود جوابم که چون گلاب
دیدم سزای خنده ی شوم بهاری ام
من دست بر کمر زده ام از خمیدگی
جز دست من نکرده کسی دستیاری ام
غمزوزه ی جراحت گرگم به کوهسار
با درد خویش هم نفس بی قراری ام
چون سایه ی طویل درختم که در غروب
هر لحظه بیشتر ز تن خود فراری ام
بندی به پای دارم و باری گران به دوش

در حیرتم که شهره به بی بند و باری ام





دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان


الا زمانه ی تکرار نا مرادی ها!-حسین منزوی-دکلمه رضا پیربادیان


الا زمانه ی تکرار نا مرادی ها!
وفور محنت و اندوه و قحط شادی ها

زمان رونق ظلمت٬ کسادی خورشید
-دلم گرفت از این رونق و کسادی ها-

زمانه ای است که انگار٬ عشق زائده ای است-
-نماندی ، و همه عاشقان زیادی ها

ببین به شیوه ی خود ٬قتل عام عشق٬اکنون
از این گروه به آداب خود ٬مُبادی ها

به جز ندای تباهی و مرگ و ویرانی
کسی نمی شنود بانگی از منادی ها

گرفتم این که به نزدیک آن رسید ٬اما
نمی رسد به هدف بار کج نهادی ها

کجاست مرگ که منصور را بیاموزد
از این گروه نوآموز، اوستادی ها

نماز صبح مرا٬ قبله باد مدفن شان
که آبروی زمانند بامدادی ها

الا طهارت خون تو آبروی سحر!
تو از تبار کدام آفتاب زادی؟ ها؟


شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان

اصلاً قبول حرف شما، من روانی‌ام-حامد عسکری-دکلمه رضا پیربادیان

اصلاً قبول حرف شما، من روانی‌ام
من رعد و برق و زلزله‌ام ، ناگهانی‌ام

این بیت‌های تلخِ نفس‌گیرِ شعله‌خیز
داغ شماست خیمه زده بر جوانی‌ام

رودم؛ اگر چه بی‌تو به دریا نمی‌رسم
کوهم؛ اگر چه مردنی و استخوانی‌ام

من کز شکوه روسری‌ات کم نمی‌کنم
من، این من غبار، چرا می‌تکانی‌ام؟

بگذار روی دوش تو باشد یکی دو روز
این سر که سرشکستۀ نامهربانی‌ام

کوتاه شد سی و سه پل و دو پلش شکست
از بعد رفتنت گل ابرو کمانی‌ام

این بیت آخر است، هوا گرم شد؛ بخند

من دوست‌دار بستنی زعفرانی‌ام





دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان


بغض دارد سینه ام حال سه تارم خوب نیست-حمید صادقی مقدم-دکلمه رضا پیربادیان

بغض دارد سینه ام حال سه تارم خوب نیست
هرکه هستی دور باش اینجا کنارم خوب نیست
صحنه ی تکرار بدرود و طلاق ریل هاست
چشم خیس و کوپه و سوت قطارم خوب نیست
تا دلم این شور را از کوک سازم می رود
بین این شوریدگی "فا"ی بکارم خوب نیست
آه ای تبریزِ من از قول مولانا بگو
بعد شمسش رونق شعر و شعارم خوب نیست
از منِ شاعر که پرسی مثنوی هم درد داشت
هرچه دارم شعر بود ،دار و ندارم خوب نیست
حال و روزم خوب نیست ،روزگارم خوب نیست
این حوالی هیچ چیز حول مدارم خوب نیست
یک عمر با سیگار خود مثل برادر باش و بعد
روی پاکت حک شود این زهر مارم خوب نیست
جای من حرفی بزن تنها ترین مضراب من

بغض دارد سینه ام حال سه تارم خوب نیست.....





شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان