خوشا به بخت بلندم که در کنار منی
ِ تو هم قرار منی هم تو بیقــــرار منی
گذشت فصل زمستان گذشت سردی و سوز
بیا ورق بزن این فصــــل را، بهـــــار منی
به روزهای جدایی دو حالت است فقط
در انتظار تـــــــوام یا در انتظـــار منی
“خوش است خلوت اگر یار یار من باشد”
خوش است چون که شب و روز در کنار منی
بمان که عشق به حال من و تو غبطه خورد
بمان که یار توام ، عشق کن که یار منی
بمان که مثل غـــزلهای عاشقانهی من
پر از لطافت محضی و گوشــــــوار منی
من “ابتهـــــاج”ترین شاعــــر زمان توام
تو عاشقانه ترین شعـــــر روزگـــار منی
شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان
خیلی وقت پیش یکی از دکلکه هاتون رو توی ساوندکلاود شنیده بودم، تا امروز که پیدا کردم وبلاگتون و
تبریک میگم
صدای دلمشینی داری، و میدونی چجوری استفاده کنی ازش
احتمالا از بازدیدکننده های دائمیت میشم
پ.ن: این شعر از ابتهاج بزرگ نیست، اسم شاعر جویا معروفی هست
؛)
ممنون

خیلی قشنگ بود
عالیه مخصوصا اونجاش که میگه عشق کن که یار منی
عالی بوددددد
ای جان تو را به جانِ من خسته جان بمان!
دیگر بگو چگونه بگویم بمان؟ بمان !