به من گفتی که دل دریا کن ای دوست
همه دریا از آنِ ما کن ای دوست
دلم دریا شد و دادم به دستت
مکش دریا به خون پروا کن ای دوست
کنارِ چشمه ای بودیم در خواب
تو با جامی ربودی ماه از آب
چو نوشیدیم از آن جامِ گوارا
تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب
تنِ بیشه پر از مهتابه امشب
پلنگِ کوه ها درخوابه امشب
به هر شاخی دلی سامون گرفته
دلِ من در تنم بی تابه امشب
به من گفتی که دل دریا کن ای دوست
همه دریا از آن ما کن ای دوست
دلم دریا شد و دادم به دستتمکش دریا به خون پروا کن ای دوست
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان