خود نگویی چند نالد سعدی مسکین من
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
مرا همین بگذارند یک سخن با تو
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
در بهت چشمهای تو من باختم رفیق
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
اگر سکوت این گستره ی بی ستاره مجالی دهد
می خواهم بگویم سلام
اگر دلواپسی آن همه ترانه ی بی تعبیر مهلتی دهد
می خواهم از بی پناهی پروانه برایت بگویم
از کوچه های بی چراغ
از این حصار
از این ترانه ی تار
مدتی بود که دست و دلم به تدارک ترانه نمی رفت
کم کم این حکایت دیده و دل
که ورد زبان کوچه نشینان است
باورم شده بود
باورم شده بود
که دیگر صدای تو را در سکوت تنهایی نخواهم شنید
راستی در این هفته های بی ترانه کجا بودی؟
کجا بودی که صدای من و این دفتر سفید به گوشت نمی رسید؟
آخر این رسم و روال رفاقت است؟
که در نیمه راه رویا رهایم کنی؟
می دانم
تمام اهالی این حوالی گهگاه عاشق می شوند
اما شمار آنهایی که عاشق می مانند
از انگشتان دستم بیشتر نیست
یکی شان همان شاعری که گمان می کرد
در دور دست دریا امیدی نیست
می ترسیدم خدای نکرده آنقدر در غربت گریه هایم بمانی
تا از سکوی سرودن تصویرت سقوط کنم .
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
بذر یک عاطفه در خاک تنم می کارم.
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
دنیا پشت سرت بیرنگ میشود.
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
با وصله و اصرار و دعا... ماشدنی نیست
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان
ﻭ ﺷﺎﺥ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﻓﺮﻭ ﮐﻨﺪ ...
دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان