آه،تو میدانی میدانی که مرا سر باز گفتن بسیاری حرفهاست هنگامی که کودکان در پس دیوار باغ با سکههای فرسوده بازی کهنه زندگی را آماده میشوند میدانی تو میدانی که مرا سر بازگفتن کدامین سخن است از کدامین درد.
------------------- پیمانه ها به چهل رسید و آن برگشت. افسانه های سرگردانیت - ای قلب در به در! - به پایان خویش نزدیک میشود.
بیهوده مرگ به تهدید چشم می دراند. ما به حقیقت ساعت ها شهادت نداده ایم جز به گونه این رنجها که از عشق های رنگین آدمیان به نصیب برده ایم چونان خاطره ئی هر یک در میان نهاده از نیش خنجری با درختی.
با این همه از یاد مبر که ما - من وتو - انسان را رعایت کرده ایم. ------------ قلبم را در مجری ِ کهنه ئی پنهان می کنم در اتاقی که دریچه ئیش نیست. از مهتابی به کوچه تاریک خم می شوم وبه جای همه نومیدان میگریم.
آه من حرام شده ام!
با این همه - ای قلب در به در!- از یاد مبر که ما - من وتو - عشق را رعایت کرده ایم، از یاد مبر که ما - من و تو - انسان را رعایت کرده ایم، خود اگر شاهکار خدابود یا نبود
در این کوچه های غربت مونس و همدم و دلگرمی من شده شنیدن اجراهای بی نظیر آقای پیر بادیان از شعر فاخر ایران , هر شب صفحه های ایشان رو میگردم تا اگه اجرای تازه یی منتشر کردند روی هوا شکارشون کنم , براستی که اگه ما آقای پیربادیان رو نداشتیم چقدر زندگیمون خالی میبود , امین کریمی , سوئد.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
طنین زیبای صدای شما
همراه باشعر زیبای شاملو
اگر شاهکار نیست
من نمیدانم چیست ...
چقدر ما خوش اقبال هستیم که شما را داریم.
پاینده باشید.
زنده باشید مریم خانم
با مریم عزیز موافقم...
درود بر شما و دست مریزاد
آفتاب طبع تان هماره فروزان باد
لینکاتون خرابه چرا؟؟ :(
بله سایت سرویس دهنده اش فایل ها رو پاک کرده
دوباره آپ میکنم سر فرصت
در این کوچه های غربت مونس و همدم و دلگرمی من شده شنیدن اجراهای بی نظیر آقای پیر بادیان از شعر فاخر ایران , هر شب صفحه های ایشان رو میگردم تا اگه اجرای تازه یی منتشر کردند روی هوا شکارشون کنم , براستی که اگه ما آقای پیربادیان رو نداشتیم چقدر زندگیمون خالی میبود , امین کریمی , سوئد.