هر کجـــا مـــرز کشیدند، شمـــا پُل بزنید
حرف "تهران" و "سمرقند" و "سرپُل" بزنید
هرکه از جنگ سخن گفت، بخندید بر او
حرف از پنجـــره ی رو به تحمــل بزنید
نه بگویید، به بتهای سیاسی نه، نه!
روی گــور همه ی تفرقـــهها گُل بزنید
مشتی از خاک "بخارا" و گِل از "نیشابور"
با هم آرید و به مخروبــه ی "کابل" بزنید
دختران قفس افتاده ی "پامیــر" عزیز
گُلی از باغ خراسان به دوکاکل بزنید
جام از "بلخ" بیارید و شراب از "شیراز"
مستی هر دو جهـان را به تغزل بزنید
هرکجــــا مرز... -ببخشید که تکرار آمدفرض بر این که- کشیدند، دوتا پُل بزنید
شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان
شعر قشنگیه... با صدای شما
لذت بردم
سپاس
درودها به همزبانانم!
به آروزی روز یکه میان ما مزر نباشد.
زنده باشی
درود و سلام نثار همه دستندرکاران تان!
امیدوارم که سالم و تندرست باشید خیلی شعر عالی بود کلش لذت بردم.
اگر از من بپرسند شاهکار غزل پارسی درقرن بیست و یکم کدام است ؟با صدایی زیبا و رسا می خوانم
((هرکجا مرز کشیدند شما پل بزنید))
شاید بهتر بود بجای شاعر خارجی بنویسید “شاعر همزبان افغانستانی”
چقدر از این شعر لذت بردم. چقدر انسانی و عالی است. دست مریزاد و آفرین
"هر کُجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید"
"حرف «تهران» و «دوشنبه» و «سرپُل» بزنید"
بر سر زلف عروسان هرات و ایران
تاج گل از همه گلهای زابل بزنید
بسپارید به عشاق دل و دین و عمل
در قدمگاه خراسان به تغزل بزنید
با دل غمزده از جور عدو در یک قرن
بیرق صبر و وفا بر در کابل بزنید
شور و شوقی ز رهایی به یاران بدهید
زین عمل باز به حافظ تفال بزنید
چهره را باز کنید از رخ اندیشه نقاب
با دوبیتی و غزل راه به ساحل بزنید
موج اگر خواست برد مملکتی بر یغما
از دماوند و دنا سدّ به سواحل بزنید
روز و شب معتکف مسجد و میخانه شوید
جان پر درد مرا مرهم کامل بزنید
در سمرقند و بخارا ز منش یاد کنید
به خط و خال پریچهره آمل بزنید
شعر اگر شعر حماسی شاهی نامه است
بهر فردوسی و رستم به تکامل بزنید
درسی از شعر شجاعت به همه مغ بچگان
از دل شیرزنان ...
۱۳۹۶.۱۲.۲۲. ۰۰:۳۸. "یسار"
ممنون


سلام واقعا شعر بسیار زیبایی بود بطوری که من با سن 64سالگی در کمتر از نیم یاعت انرا حفظ کردم
مخصوصا بیت مشتی از خاک بخرا و گلی از شیراز
با هم ارید و به مخروبه کابل بزنید
زنده باشید
بسیار زیبا و پر مغز و وزین.با خوندنش اشکم سرازیر شد.زنده باد انسانیت .
پربینندهترین اخبار
مهمترین اخبار
هر کجا مرز کشیدند،
زادگاهِ رستم و شاهان ساسانی یکی است
شوکت شهنامه و فرهنگ ایرانی یکی است
ارزش خاک بخارا و سمرقندِ عزیز
نزد ما با گوهر و لعل بدخشانی یکی است
ما اگرچون شاخهها دوریم از هم عیب نیست
ریشۀ کولابی و بلخی و تهرانی یکی است
از درفش کاویان آواز دیگر میرسد:
بازوان کاوه و شمشیر سامانی یکی است
چیست فرق شعر حافظ، با سرود مولوی
مکتب هندی، عراقی و خراسانی یکی است
فرق شعر بیدل و اقبال و غالب در کجاست
رودکی و حضرت جامی و خاقانی یکی است
مرزها دیگر اساس دوریِ ما نیستند
ای برادر! اصل ما را نیک میدانی یکی است
«تاجیکی»، یا «فارسی»، یا خویش پنداری «دری»
این زبان پارسی را هرچه میخوانی، یکی است!
نجیب بارور
این روزها خیلی از اخراج افغان ها می گویند، من پاسخی را به یکی از این پست ها در تلگرام دادم، متن این پست به این صورت بود :
توضیحات مستند و علمی «دکتر