دکلمه های رضا پیربادیان

دکلمه های رضا پیربادیان

Email: pirbadian@gmail.com
دکلمه های رضا پیربادیان

دکلمه های رضا پیربادیان

Email: pirbadian@gmail.com

کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تو را-فروغی بسطامی-دکلمه رضا پیربادیان

کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تو را

کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را

غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور

پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را

با صد هزار جلوه برون آمدی که من

با صد هزار دیده تماشا کنم تو را

چشمم به صد مجاهده آیینه‌ساز شد

تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را

بالای خود در آینهٔ چشم من ببین

تا با خبر زعالم بالا کنم تو را

مستانه کاش در حرم و دیر بگذری

تا قبله‌گاه مؤمن و ترسا کنم تو را

خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم

خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را

گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من

چندین هزار سلسله در پا کنم تو را

طوبی و سدره گر به قیامت به من دهند

یک‌جا فدای قامت رعنا کنم تو را

زیبا شود به کارگه عشق کار من

هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را

رسوای عالمی شدم از شور عاشقی

ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را

با خیل غمزه گر به وثاقم گذر کنی

میر سپاه شاه صف‌آرا کنم تو را

جم دستگاه ناصردین شاه تاجور

کز خدمتش سکندر و دارا کنم تو را

شعرت ز نام شاه، فروغی شرف گرفت

زیبد که تاج تارک شعرا کنم تو را




دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان


باد-اخوان ثالث-دکلمه رضا پیربادیان

 خشمگین و مست و دیوانه ست
 خاک را چون خیمه ای تاریک و لرزان بر می افرازد
 باز ویران می کند زود آنچه می سازد
 همچو جادویی توانا ، هر
 چه خواهد می تواند باد
 پیل ناپیدای وحشی باز آزاد است
 مست و دیوانه
 بر زمین و بر زمان تازد
 کوبد و آشوبد و بر خاک اندازد
 چه تناورهای باراو مند
 و چه بی برگان عاطل را
 که تکانی داد و از بن کند
 خانه ازبهر کدامین عید فرخ می تکاند باد ؟
 لیکن آنجا ، وای
 با که باید گفت ؟
 بر درختی جاودان از معبر بذل بهاران دور
 وز مسیر جویباران دور
 آِشیانی بود ،مسکین در حصار عزلتش محصور
 آشیان بود آن ، که در هم ریخت ، ویران کرد ، با خود برد

 آیا هیچ داند باد ؟



دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان


رفتیم اگر ملول شدی از نشست ما-سعدی-دکلمه رضا پیربادیان

 رفتیم اگر ملول شدی از نشست ما

فرمای خدمتی که برآید ز دست ما

برخاستیم و نقش تو در نفس ما چنانک

هر جا که هست بی تو نباشد نشست ما

با چون خودی درافکن اگر پنجه می‌کنی

ما خود شکسته‌ایم چه باشد شکست ما

جرمی نکرده‌ام که عقوبت کند ولیک

مردم به شرع می‌نکشد ترک مست ما

شکر خدای بود که آن بت وفا نکرد

باشد که توبه‌ای بکند بت پرست ما

سعدی نگفتمت که به سرو بلند او

مشکل توان رسید به بالای پست ما





دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان



خسته ام ری را!-سید علی صالحی-دکلمه رضا پیربادیان

خسته ام ری را!
می آیی همسفرم شوی؟؟
گفت و گوی میان راه
بهتر از تماشای باران است
توی راه از پوزش پروانه سخن میگوییم
توی راه خواب هامان را برای بابونه های دره ای دور تعریف میکنیم
باران هم که بیاید
هی خیس از خنده های دور از آدمی می خندیم
بعد هم به راهی میرویم که سهم ترانه و تبسم است
هیچ مشکلی پیش نمی آید
کاری به کار ما ندارند، ری ر
نه کِرم شب تاب و نه کژدم زرد
وقتی دستمان به آسمان برسد
وقتی که برآن بلندی بنفش بنشینیم
دیگر دست کسی هم به ما نخواهد رسید
مینشینیم برای خودمان قصه میگوییم

تا کبوتران کوهی ازدامنه ی رویاها به لانه برگردند




دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان



آمدی درخواب من-شهراد میدری-دکلمه رضا پیربادیان

ﺁﻣﺪﯼ ﺩﺭ خاب ﻣﻦ ﺩﯾﺸﺐ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯽ؟
ﺍﯼ ﻋﺠﺐ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﻓﻬﺎ ﻫﻢ، ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯽ!

ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺷﺎﯾﺪ ﻋﺰﯾﺰ!
ﯾﺎ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺩﻝ ﺗﻨﮕﻢ ﻗﺮﺍﺭﯼ داشتی

ﺑﻨﺪ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺕ
ﻣﺎﻩ ﺑﻮﺩﯼ ﻭ پلنگ ﺧﻮﺵ ﺷﮑﺎﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯽ

ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻫﻢ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﯼ ﻋﺠﺐ ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎﻥ!
ﺑﻌﺪ ﻋﻤﺮﯼ ﯾﺎﺩﺕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﯾﺎﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯽ

ﺳﺮ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯽ ﻭ ﮔﻔﺘﯽ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺳﻼﻡ
ﻟﺐ ﻓﺮﻭ ﺑﺴﺘﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﺷﺮﻣﺴﺎﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯽ

ﺧﺎﺳﺘﻢ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﻐﻀﻢ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ
ﻧﻪ! ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯽ

ﺑﺎ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪﯼ ﺁﻩ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺘﯽ ﺑﺒﺨﺶ
ﺳﺮ ﺑﻪ ﺩﻭﺷﻢ ﻫﻖ ﻫﻖ ﺑﯽ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭﯼ ﺩﺍشتی

ﻭﻗﺖ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻐﺾ ﮐﺮﺩﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﻣﺎﻧﺪﯼ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ
ﺷﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﯼ ﺩﺍشتی

ﺻﺒﺢ ﺑﻮﯼ ﮔﻞ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﭘﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺑﺎﺯ ﺩﺭ ﺧﺎﺑﻢ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯽ

ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﯽ ﮔﻼﯾﻪ ﻟﺐ ﻓﺮﻭ ﺑﺴﺘﻦ.. ﺳﮑﻮﺕ
ﺩﻟﺨﻮﺵ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺷﺒﯽ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻗﺮﺍﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯽ




دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان

از زمزمه دلتنگیم-حسین منزوی-دکلمه رضا پیربادیان

‍از زمزمه دلتنگیم از همهمه بی زاریم
نه طاقت خاموشی نه تاب سخن داریم

آوار پریشانی است رو سوی چه بگریزم؟
هنگامه ی حیرانی است خود را به که بسپاریم؟

تشویش هزار "آیا" وسواس هزار "اما"
کوریم و نمی بینیم ورنه همه بیماریم

دوران شکوه باغ از خاطرمان رفته است
امروز که صف در صف خشکیده و بی باریم

دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمی بریم ابریم و نمی باریم

ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
گفتند که بیداریم گفتیم که بیداریم

من راه تو را بسته تو راه مرا بسته

امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم




دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان

پرده دیگر مزن جز پرده دلدار ما-مولوی-دکلمه رضا پیربادیان

 پرده دیگر مزن جز پرده دلدار ما

آن هزاران یوسف شیرین شیرین کار ما

در نوای عشق آن صد نوبهار سرمدی

صد هزاران بلبلان اندر گل و گلزار ما

دل چو زناری ز عشق آن مسیح عهد بست

لاجرم غیرت برد ایمان بر این زنار ما

آفتابی نی ز شرق و نی ز غرب از جان بتافت

ذره وار آمد به رقص از وی در و دیوار ما

چون مثال ذره‌ایم اندر پی آن آفتاب

رقص باشد همچو ذره روز و شب کردار ما

عاشقان عشق را بسیار یاری‌ها دهیم

چونک شمس الدین تبریزی کنون شد یار ما





دانلود دکلمه با صدای رضا پیربادیان