دکلمه های رضا پیربادیان

دکلمه های رضا پیربادیان

Email: pirbadian@gmail.com
دکلمه های رضا پیربادیان

دکلمه های رضا پیربادیان

Email: pirbadian@gmail.com

گر به تو افتدم نظر چهره به چهره -طاهره-دکلمه رضا پیربادیان

گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو    
شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو
از پی دیدن رخت همچو صبا فتاده‏ام    
خانه به خانه در به در کوُچه به کوچه کو به کو
می‌رود از فراق تو خون دل از دو دیده ام
دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو به جو
دور دهان تنگ تو عارض عنبرین خطت    
غنچه به غنچه گل به گل لاله به لاله بو به بو
ابرو و چشم و خال تو صید نموده مرغ دل
طبع به طبع دل به دل مهر به مهر و خو به خو
مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان    
رشته به رشته نخ به نخ تار به تار پو به پو
در دل خویش «طاهره» گشت و ندید جز تو را    

صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو


شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان


نظرات 6 + ارسال نظر
نفس شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 22:31

ممنون ..چشام گرد شد !!!نفسم بند اومد...
برم بشنوم...

.! یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 14:07

قسم به جان دوست که اگر پیراهن یوسفی ببویی به مصر دوستی خدائی درآیی..

" طاهره " زنی که تا همیشهء تاریخ ادامه دارد .

[ بدون نام ] یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 18:45

lمسیحا حیف این صدای تو...وحیف این آهنگ


شعرش اصلا قشنگ نیست

خواهش
خواهش
خواهش

این آهنگ رو با اشعار عرفانی مولانا وحافظ ...میکس کن

این یه خواهش نه نظر....به خدا حیف صدا وآهنگ

.! سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:15

......!؟

اکبرهمدانیان سه‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1395 ساعت 22:29 http://hamedanian1کلوت لوت

سلام اگر عنایت بفرمائید و این شعر را برایم ارسال کنید ممنونم . از طریق تلگرام هم خوبست . استفاده بردیم

همه کارها در کانال تلگرام هست

علی پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1401 ساعت 14:29

ای شعر از«میرزا محمدطاهر وحید قزوینی» (منشی و وزیر اواخر دوره صفوی) است و در واقع سرقت ادبی می باشد واصل آن اینچنین است

ساقی عشقت ای صنم! زهرِ ستم سبو سبو
ریخت به ساغرِ دلم، با می غم کدو کدو
چند دَوَم من از غمت گوشه به گوشه، سو به سو
گر به تو افتدم نظر، چشم به چشم و رو به رو
شرح کنم غم تو را نکته به نکته، مو به مو

تا به ره محبتت پای طلب نهاده‌ام
بر رخِ دلْ درِ المْ از ستمت گشاده‌ام
تا قدمم به سر نهی، خاک نشین چون جاده‌ام
از پی دیدن رخت همچو صبا فتاده‌ام
خانه به خانه، در به در، کوچه به کوچه، کو به کو

در عقب تو جان من، هست چو سایه‌ات روان
بسته به زلف و گیسویت، رشته جان عاشقان
از چو توئی گسستنِ مهر و وفا نمی‌توان
مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان
رشته به رشته، نخ به نخ، تار به تار، پو به پو

بار جداییِ تو را بس که به جان کشیده‌ام
همچو کمانِ حلقه از بارِ ستم خمیده‌ام
بس که چو طفلِ لاله من خونِ جگر مکیده‌ام
می رود از فراق تو خون دل از دو دیده‌ام
دجله به دجله، یم به یم، چشمه به چشمه،‌ جو به جو

ریخت مگر بنفشه بر صفحه‌ی یاسمین خطت
یا که فکنده سایه بر زهره مه جبین خطت
خون شده نافه را جگر، تا شده چین به چین خطت
داده دهان و عارض و چهره و عنبرین خطت
غنچه به عنچه، گل به گل،‌ لاله به لاله، بو به بو

در غمت از جگر فغان، آه ز دل بر آیدم
گیسو حلقه‌حلقه‌ات، دام بلا نمایدم
لحظه به لحظه، دم به دم، خون ز دو دیده زایدم
از رخ و چشم و زلف و قد، ای مه من، فزایدم
مهر به مهر و دل به دل،‌ طبع به طبع و خو به خو

تا شده استخوان من با سگ کویت آشنا
محض وفا توئی، مرا غیر تو نیست مدعا
مانده به زیر بالِ غم، گردن مطلب هما
در دل خویش طاهرا گشت و ندید جز وفا
صفحه به صفحه،‌ سر به سر، پرده به پرده، تو به تو



برگرفته شده از azsarnevesht.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد