دلم برای کسی تنگ است
که آفتاب صداقت را
به میهمانی گل های باغ می آورد
وگیسوان بلندش را
- به بادها می داد
و دست های سپیدش را
- به آب می بخشید
دلم برای کسی تنگ است
که آن دونرگس جادو را
به عمق آبی دریای واژگون می دوخت
و شعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند
دلم برای کسی تنگ است
که همچو کودک معصومی
دلش برای دلم می سوخت
و مهربانی خود را
- نثار من می کرد
دلم برای کسی تنگ است
که تا شمال ترین شمال
و در جنوب ترین جنوب
- درهمه حال
همیشه در همه جا
- آه با که بتوان گفت
که بود با من و
- پیوسته نیز بی من بود
و کار من زفراقش فغان و شیون بود
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
کسی ...
- دگر کافی ست
شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان
جناب پیربادیان
سلام و درود بی پایان
می خواستم شخصا تشکر کنم بابت دکلمه های زیباتون . عالی بود . من و همسرم در گیر کار و روزمرگی .. هر شب پیش از خواب با صدای ناب شما و اشعار شعرای سرزمینمون روز رو به پایان می بریم . و این کار اینقدر لذت بخش و آرامش بخشه که من گاهی به اشتراک میزارم این دکلمه ها رو با دوستانم . و امیدوارم که نسل ما کمی آرام تر بخوابند .
ممنونم
سپاس
سلامتی و موفقیت براتون آرزومندم .
زنده باشید
سلام موجود خوش صدا
خعللی دلتنگانه بود