-
چه کسی چنان که ما عاشقیم-پابلو نرودا-دکلمه رضا پیربادیان
جمعه 29 آبانماه سال 1394 18:58
چه کسی چنان که ما عاشقیم عاشق تواند بود ؟ بگذار بوسه ها مان یک به یک جاری شوند تا گلی بی معنا مفهومی دوباره یابد بگذار عشقی را عاشق باشیم که شمایلش تا قلب زمین رسوخ کرده باشد عشق را دوباره بنا کن عشق مدفون زمستانی را که در نیستان یکی خزان سرگشود و اکنون از میان ابدیت لب های مدفون عبور می نماید شنیدن دکلمه با صدای رضا...
-
بارانی که روزها-گروس عبدالملکیان-دکلمه رضا پیربادیان
یکشنبه 24 آبانماه سال 1394 19:12
بارانی که روزها بالای شهر ایستاده بود عاقبت بارید تو بعدِ سال ها به خانه ام می آمدی... تکلیفِ رنگ موهات در چشم هام روشن نبود تکلیفِ مهربانی ، اندوه ، خشم و چیزهای دیگری که در کمد آماده کرده بودم تکلیفِ شمع های روی میز روشن نبود من و تو بارها زمان را در کافه ها و خیابان ها فراموش کرده بودیم و حالا زمان داشت از ما...
-
چند سال بعد-مارگارت آتوود-دکلمه رضا پیربادیان
چهارشنبه 20 آبانماه سال 1394 22:35
چند سال بعد روزی که فکرش را هم نمی کنیم توی خیابان با هم روبرو می شویم. تو از روبرو می آیی. هنوز با همان پرستیژ مخصوص به خودت قدم بر می داری فقط کمی جا افتاده تر شده ای... قدم هایم آهسته تر می شود... به یک قدمی ام می رسی و با چشمان نافذت مرا کامل برانداز می کنی! درد کهنه ای از اعماق قلبم تیر می کشد... و رعشه ای می...
-
حکایتِ بارانِ بی امان است-شمس لنگرودی-دکلمه رضا پیربادیان
یکشنبه 17 آبانماه سال 1394 21:41
حکایتِ بارانِ بی امان است این گونه که من دوستت میدارم ... شوریده وار و پریشان باریدن بر خزه ها و خیزابها به بیراهه و راهها تاختن بیتاب ٬ بیقرار دریایی جستن و به سنگچین باغ بسته دری سر نهادن و تو را به یاد آوردن حکایت بارانی بیقرار است این گونه که من دوستت میدارم ... شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان
-
نگران نباش ، حال من خوب است ، بزرگ شده ام-دکلمه رضا پیربادیان
شنبه 16 آبانماه سال 1394 21:48
نگران نباش ، حال من خوب است ، بزرگ شده ام دیگر آنقدر کوچک نیستم که در دلتنگی هایم گم شوم آموخته ام که این فاصله ی کوتاهِ بین لبخند و اشک نامش زندگیست آموخته ام که دیگر دلم برای نبودنت تنگ نشود راستی ، بهتر از قبل دروغ می گویم… “حال من خوب است” ، خوبِ خوب….. شنیدن دکلمه با صدای رضا پیربادیان
-
مثل گیسویی که باد آن را پریشان میکند-مژگان عباسلو-دکلمه رضا پیربادیان
شنبه 2 آبانماه سال 1394 21:37
مثل گیسویی که باد آن را پریشان میکند هر دلی را روزگاری عشق ویران میکند ناگهان میآید و در سینه میلرزد دلم هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان میکند با من از این هم دلت بیاعتناتر خواست، باش! موج را برخورد صخره کِی پشیمان میکند؟ مثل مادر ، عاشق از روز ازل حسرتکِش است هرکسی او را به زخمی تازه مهمان میکند اشک میفهمد...
-
دلم برای کسی تنگ است -حمید مصدق-دکلمه رضا پیربادیان
سهشنبه 28 مهرماه سال 1394 18:44
دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به میهمانی گل های باغ می آورد وگیسوان بلندش را - به بادها می داد و دست های سپیدش را - به آب می بخشید دلم برای کسی تنگ است که آن دونرگس جادو را به عمق آبی دریای واژگون می دوخت و شعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند دلم برای کسی تنگ است که همچو کودک معصومی دلش برای دلم می سوخت و...
-
ای یار دور دست که دل می بری هـنوز-حسین منزوی-دکلمه رضا پیربادیان
چهارشنبه 22 مهرماه سال 1394 18:38
ای یار دور دست که دل می بری هـنوز چون آتش نهفته به خـاکـستـری هـنـوز هر چند خط کشیده بـر آیـیـنه ات زمـان در چشمم از تمام خوبان، سـری هـنـوز سـودای دلـنـشـیـن نـخـستین و آخرین! عـمـرم گذشت و تـوام در سـری هـنـوز ای چلچراغ کهنه که زآن سوی سال ها از هـر چـراغ تـازه، فـروزان تــری هـنــوز بـالـیـن و بـسـتـرم، هـمـه از گل...
-
آرامش تمام غزلها مرا ببخش-امیر طاهری-دکلمه رضا پیربادیان
جمعه 17 مهرماه سال 1394 12:28
آرامـشِ تمام غزلها ، مرا ببخـش رنجانده ام اگرکه دلت را مرا ببخش مقـصود و مقصد شعـرم فقط تویی زیباترین ترانه ی دنیا مرا ببخش دلگیر میشوی و ، دمی دم نمیزنی سنگِ صبورِاین شب یلدا مرا ببخش شرمنده ام که کام تو را تلخ میکنم ای ماهرویِ صادق و زیبا مرا ببخش من عاشقانه دوست دارمت ، فقط همین این را قبول میکنی آیا ؟ مرا ببخش...
-
شنیدن دکلمه ها در ساندکلود و لینک اینستاگرام و تلگرام
جمعه 10 مهرماه سال 1394 12:26
لینک اینستاگرام لینک تلگرام ساندکلود 1 ساندکلود 2 ساندکلود 3 ساندکلود 4
-
تو کیستی که پراکنده در هوای منی-محمد سعید عرفانی منش-دکلمه رضا پیربادیان
پنجشنبه 9 مهرماه سال 1394 09:47
تو کیستی که پراکنده در هوای منی تنیده ای به وجودم ولی سوای منی کجای زمزمه هایم،کجای حادثه ای؟ کجا بجویمت ای جان،که ناکجای منی گره زدی به نگاهت کلاف چشم مرا به این گره زدنت هم گره گشای منی درین هجوم سیاهی که ماه پیدا نیست چه باکم از بیراهه؟که روشنای منی کسی شبیه تو درمن،مرا به دریا برد رسیده ام به یقین:این که ناخدای...
-
رفتنت آغاز ویرانیست-فرامرز عرب عامری-دکلمه رضا پیربادیان
شنبه 4 مهرماه سال 1394 16:14
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن ابتدای یک پریشانیست حرفش را نزن گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو چشمهایم بی تو بارانیست حرفش را نزن آرزو داری که دیگر بر نگردم پیش تو راه من با اینکه طولانیست حرفش را نزن دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا دل شکستن کار آسانیست حرفش را نزن عهد بستی با نگاه خسته ای محرم شوی گر نگاه خسته ما...
-
پیدا بکن یک آدم آدمتری را -سید مهدی موسوی-دکلمه رضا پیربادیان
پنجشنبه 2 مهرماه سال 1394 21:56
پیدا بکن یک آدم آدمتری را و شانههای محکم و محکمتری را آقای خوبی که دلش سنگی نباشد معشوقهای دوستت دارمتری را من را رهاکن، هرچه میخواهی تو داری از دست خواهی داد چیز کمتری را با گیسوانت باد بازی کرد و رقصید و زد رقـم آیندهی درهمتری را تو آخر این داستان باید بخندی پس امتحان کن عاشق بیغمتری را من میروم آرام...
-
نگاه میکنی به من-لیلا کردبچه-دکلمه رضا پیربادیان
جمعه 27 شهریورماه سال 1394 14:04
یک روز سطری از این شعر مثل سوت قطاری از کنار گوشَت عبور می کند واژه ها برایت دست تکان می دهند خاطره ها مثل آشنایان دورت به تو نزدیک می شوند و فکر می کنی چرا نبض این شعر برای تو اینقدر تند می زند ؟ - نگاهم می کنی و چشم هایت چقدر خسته اند ! انگار از تماشای منظره ای دور برگشته اند .. نگاه می کنی به من برفی که بر موهایم...
-
تو غلط میکنی این گونه دل از ما ببری-شهراد میدری-دکلمه رضا پیربادیان
شنبه 21 شهریورماه سال 1394 18:51
تو غلط میکنی این گونه دل از ما ببری سر خود آینه را غرق تماشا ببری مرده شور من ِ عاشق که تو را می خواهم گور بابای دلی را که بـــه اغوا ببری چه کسی داد اجازه که کنی مجنونم به چه حقی مثلن شهرت لیلا ببری به من اصلن چه که مهتابی و موی تو بلند چه کسی گفته مرا تا شب یلدا ببری بخورد توی سرم پیک سلامت بادت آه، از دست شرابی که...
-
هوا خوبه، تو هم خوبی، منم بهتر شدم انگار-یغما گلرویی-دکلمه رضا پیربادیان
دوشنبه 16 شهریورماه سال 1394 17:28
هوا خوبه، تو هم خوبی، منم بهتر شدم انگار یه صبح دیگه عاشق شو، به یاد اولین دیدار به روت وا میشه چشمایی که با یاد تو می بستم چه احساسی از این بهتر، تو خوابم عاشقت هستم تو می چرخی به دور من کنارت شعله ور می شم تو تکراری نمی شی من بهت وابسته تر می شم تبت هر صبح با من بود، تب گل های داوودی تبی که تازه می فهمم تو تنها...
-
از تنم تا تنش یک وجب بود-یاسر قنبرلو-دکلمه رضا پیربادیان
پنجشنبه 12 شهریورماه سال 1394 14:00
از تنم تا تنش یک وجب بود وقت چسبیدن لب به لب بود عقل! امّا جداییطلب بود بود! اما دخالت نمیکرد! عشق ِمن، لکهی دامنش بود من حواسم به پیراهنش بود او حواسش به مرز تنش بود بود! امّا رعایت نمیکرد! آن شب از جان مستم چه میخواست دست او روی دستم چه میخواست وسوسه از شکستم چه میخواست تف بر این ارتجاع ِصعودی! دستش افتاد در...
-
قاصدک-اخوان ثالث-دکلمه رضا پیربادیان
دوشنبه 2 شهریورماه سال 1394 13:08
قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟ از کجا وز که خبر آوردی ؟ خوش خبر باشی ، اما ،اما گرد بام و در من بی ثمر می گردی انتظار خبری نیست مرا نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس برو آنجا که تو را منتظرند قاصدک در دل من همه کورند و کرند دست بردار ازین در وطن خویش غریب قاصد تجربه های همه تلخ با دلم...
-
خانم ! اجازه هست که در قصّه ای جدید-حامد ابراهیم پور-دکلمه رضا پیربادیان
چهارشنبه 28 مردادماه سال 1394 18:40
خانم ! اجازه هست که در قصّه ای جدید تصمیمتان عوض شود و عاشقم شوید ؟ ! آخر تو هیچ وقت قدیمی نمی شوی مانند آرزوی خرید لباس عید آخر تو . . . بگذریم ، چه تغییر می کند ؟ اوضاع ما دو تا پس ازین مدّت مدید آنروز ـ یادم است ـ زنِ دستهای تو بد جور مردِ دست مرا کرد نا امید هی نبض دستهای من آنروز می نشست هی پلک چشمهای من آنروز می...
-
شده عشقت به کسی بیشتر از حد باشد-فریبا عباسی-دکلمه رضا پیربادیان
جمعه 23 مردادماه سال 1394 16:12
شده عشقت به کسی بیشتر از حد باشد هرچه خوبی بکنی با دل تو بد باشد تو به ایمان برسی اینکه کسی جز او نیست او بر عکس تو به هرچیز مردد باشد تو به هر در بزنی تا که به دست آوریش و جوابش به تو یک عمر فقط رد باشد بنشینی دو سه تا شعر بگویی که مگر یکی از این همه شعری ،که بخواهد باشد همه دلداده ترین فرد تو را بشناسند او به دلسنگ...
-
ترانه فرانسوی "ترکم نکن" از ژاک برل-دکلمه رضا پیربادیان
یکشنبه 18 مردادماه سال 1394 00:26
Ne me quitte pas Il faut oublier Tout peut s’oublier Qui s’enfuit déjà Oublier le temps Des malentendus Et le temps perdu A savoir comment Oublier ces heures Qui tuaient parfois A coups de pourquoi Le coeur du bonheur Ne me quitte pas Ne me quitte pas Ne me quitte pas Ne me quitte pas ترکم مکن باید فراموش کرد همه آنچه...
-
توهم با من نمی مانی-شاعر ناشناس-دکلمه رضا پیربادیان
جمعه 16 مردادماه سال 1394 14:56
توهم با من نمی مانی برو بگذار برگردم دلم می خواست می شد با نگاهت قهر می کردم برایت مینویسم آسمان ابریست دلتنگم و من چندیست دارم با خودم با عشق می جنگم اگر می شد برایت می نوشتم روزهایم را و سهم چشمهایم را سکوتم را صدایم را اگر می شد برای دیدنت دل دل نمی کردم اگر می شد که افسار دلم را ول نمی کردم دلم را می نشانم جای یک...
-
بوسه های تو - گنجشککان پر گوی باغند-شاملو-دکلمه رضا پیربادیان
شنبه 10 مردادماه سال 1394 14:05
بوسه های تو گنجشککان پر گوی باغند و پستان هایت کندوی کوهستان هاست و تنت رازی ست جاودانه که در خلوتی عظیم با منش در میان می گذارند تن تو آهنگی ست و تن من کلمه ئی ست که در آن می نشیند تا نغمه ئی در وجود اید : سرودی که تداوم را می تپد در نگاهت همه مهربانی هاست : قاصدی که زندگی را خبر می دهد و در سکوتت همه صداها : فریادی...
-
کافی است انار دلت ترک بخورد-عرفان نظرآهاری-دکلمه رضا پیربادیان
چهارشنبه 7 مردادماه سال 1394 17:34
لیلی زیر درخت انار نشست درخت انار عاشق شد گل داد… سرخ سرخ گل ها انار شد… داغ داغ هر اناری هزار تا دانه داشت دانه ها عاشق بودند دانه ها توی انار جا نمی شدند انار کوچک بود… دانه ها ترکیدند… انار ترک برداشت خون انار روی دست لیلی چکید لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید مجنون به لیلی اش رسید خدا گفت: راز رسیدن فقط همین بود...
-
سه تارم ، راست میگوید- محسن مهرپرور-دکلمه رضا پیربادیان
پنجشنبه 1 مردادماه سال 1394 15:46
سه تارم ، راست میگوید ، کمی ناکوک و بد حالم مخالف میزنم ، زیرا ، مخالف گشته اقبالم دلم می خواهد امشب را در آوایش رها باشم ولی افسوس دلتنگم ، ولی افسوس بی بالم اسیر اشک نافرمان ، اسیر بغض حرمانم گلو را می فشارد دل ، پر از قیلم ، پر از قالم نه آهی و نه سودایی ، نه شوری و نه غوغایی دل آرایی ندارم تا که پرسد حال و احوالم...
-
با همه خوبم من اما با شما، خب بیشتر -فاطمه سادات مظلومی-دکلمه رضا پیربادیان
دوشنبه 29 تیرماه سال 1394 20:20
با همه خوبم من اما با شما، خب بیشتر .. دوستم داری ولیکن من تو را، خب بیشتر .. لحظه ای مال منی و "تو" خطابت می کنم گرچه سعی ام بوده تا گویم: "شما" خب بیشتر .. جور دیگر می شود هر کس ببیند ماه را عاقلان دیوانه و دیوانه ها، خب بیشتر! "غیر معمولی ست رفتار من و شک کرده اند" اهل خانه، دوستان...
-
عشقت بمن آموخت-نزار قبانی-دکلمه رضا پیربادیان
جمعه 26 تیرماه سال 1394 17:23
عشقت اندوه را به من آموخت و من قرنها در انتظارِ زنی بودم که اندوهگینم سازد ! زنی که میان بازوانش چونان گنجشکی بگریمُ او تکه تکههایم را چون پارههای بلوری شکسته گِرد آورَد ! عشقت بدترین عادات را به من آموخت! بانوی من ! به من آموخت شبانه هزار بار فال قهوه بگیرم، دست به دامن جادو شومُ با فالگیرها بجوشم ! عشقت به من...
-
پوپکم ! آهوکم ! گرگ هاری شده ام-اخوان-دکلمه رضا پیربادیان
دوشنبه 22 تیرماه سال 1394 13:52
گرگ هاری شده ام هرزه پوی و دله دو شب درین دشت زمستان زده ی بی همه چیز می دوم ، برده ز هر باد گرو چشم های ام چو دو کانون شرار صف تاریکی شب را شکند همه بی رحمی و فرمان فرار گرگ هاری شده ام ، خون مرا ظلمت زهر کرده چون شعله ی چشم تو سیاه تو چه آسوده و بی باک خرامی به برم آه ، می ترسم ، آه پوپک ام ! آهوک ام ! چه نشستی غافل...
-
چرا خانه کوچک ما سیب نداشت-حمید مصدق-دکلمه رضا پیربادیان
چهارشنبه 17 تیرماه سال 1394 14:22
تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید غضب آلود به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز سالهاست که در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم و من اندیشه کنان غرق در این پندارم که چرا خانه کوچک ما...
-
سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم مشتی خاک-امیرناصر کاتوزیان-دکلمه رضا پیربادیان
جمعه 12 تیرماه سال 1394 14:08
سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم "مشتی خاک" که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه یا "سنگی" در دامان یک کوه یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس شاید "خاکی" از گلدان یا حتی "غباری" بر پنجره اما مرا از این میان برگزیدند : برای" نهایت"...